کارگردان فیلم سینمایی «اروند» بوروکراسی فزاینده را یکی از عوامل عجز سینمای ایران در ابراز واکنش سریع به رویدادها میداند و این در حالی است که میگوید خودش بر اثر عمق درد و تأثر ناشی از ماجرای شهدای غواص این فیلم را بلافاصله نوشته و ساخته است.
به نقل از سفارت نیوز، فیلم سینمایی «اروند» را میتوان یکی از معدود واکنشهای سریع سینمای ایران به یکی از وقایع و رخدادهای مهم سالهای اخیر کشور دانست. در شرایطی که غالبا این قسم واکنشهای هنری نسبت به وقایع، حوادث و فراز و نشیبهای مهم تاریخی کشور تحقق پیدا نمیکند و یا در موارد بسیار اندک، با تأخیری قابل توجه رخ میدهد، ساخت فیلمی مانند «اروند» با محوریت شهدای غواص، قابل تحسین و ستایش است.
هنگامی که به عملکرد سینمای غرب خاصه هالیوود نگاه میکنیم، درمییابیم که “واکنش سریع” بهعنوان اصلی کلیدی و تردیدناپذیر قلمداد شده و دارای مصادیق متعددی است. برای مثال، در مقطعی اعلام میشود که بن لادن کشته شده است و هنوز یک سال از اعلام این خبر نگذشته است که فیلم بنلادن ساخته میشود؛ یا هنوز چند سال از مرگ «کریس کائل» قاتل آمریکایی نگذشته که فیلم «تکتیرانداز آمریکایی» در مدح و تجلیل این تکتیرانداز ساخته میشود؛ یا هنوز زمان زیادی از وقوع ماجرای لیبی و کشته شدن سفیر آمریکا سپری نشده است که فیلم «13 روز» را با هدف خلق تصویری قهرمانگونه از آمریکاییها ساخته و راهی پردههای سینما میکنند.
با تأملی مختصر بر حال سینمای ایران، متوجه میشویم که در سینمای ما چنین روالی وجود ندارد و اساسا هر اتفاقی که برای این سرزمین، مردمانش یا تاریخش رخ داده یا رخ میدهد، نهتنها در مدت زمانی کوتاه یا مناسب دستمایه واکنش سریع سینمایی قرار نمیگیرد، بلکه غالبا کمترین اثری هم بر سینما و سینماگران ایرانی نداشته و ندارد. بنابراین سینمای ایران همچنان راه خود را در دور شدن از دغدغهها و مسائل کشور و مردم طی میکند.
در شرایط تحریم و جنگ نرم همهجانبه زورگویان عالم علیه ملت ایران، بزرگترین پیشرفتها و دستاوردهای علمی و نظامی به همت دانشمندان و متخصصان خدوم ایرانی حاصل میشود؛ چنانکه حتی دشمنان تاریخی کشور نیز به قدرت و توان شگرف ایران در حوزههای مختلف علمی و نظامی اعتراف میکنند. اما سینمای ما همچنان به این موضوع واکنشی نشان نمیدهد!
از زمان فراگیری ویروس نحس کرونا در کشور، خیل انبوهی از ایثارها، فداکاریها و از جانگذشتگیها از سوی کادر درمان و نیروهای جهادی به منصه ظهور میرسد که هریک از آنها میتواند دستمایهای غنی برای ساخت آثار سینمایی باشد. با اینوجود، سینمای ایران همچنان بر موضع منفعلانه خود پافشاری میکند و به این موضوع نیز واکنشی نشان نمیدهد.
تاریخ این مرز و بوم آکنده از نقشآفرینی پهلوانان و قهرمانان و مملو از لحظههای ناب قهرمانی و سرافرازی است؛ بهنحویکه بسیاری از سینماگران دنیا از جمله فیلمسازان غربی و هالیوودی آرزوی داشتن صفحهای از این تاریخ پرحماسه را دارند؛ بلکه بتوانند توشه و دستمایهای برای ساخت آثار سینمایی قهرمانی و ابرقهرمانی داشته باشند. اما معالاسف سینماگران ایرانی به این گنجینه نایاب تاریخی بیتوجه بوده و غالبا غرق در روزمرگی و پرورش ایدههایی برای ساخت درامهای آپارتمانی هستند!
گرچه نباید از مدار انصاف خارج شد و تلاش معدود فیلمسازان متعهد و علاقهمند به تاریخ کشور، ملت و تاریخ پربار این مرز و بوم را برای به نمایش درآوردن گوشهای از این گنجینه بیبدیل ملی و دینی نادیده گرفت. برای مثال، ابراهیم حاتمیکیا پس از گذشت 36 سال از حماسه پاوه، با ساخت فیلم «چ» به تصویر این مقطع حماسی تاریخ ایران میپردازد. یا ابوالقاسم طالبی پس از گذشت 100 سال از وقوع بزرگترین قحطی تاریخ کشور، فیلم «یتیمخانه ایران» را در واکنش به این مقطع مهم تاریخی کشور میسازد. یا محمدحسین مهدویان پس از گذشت 33 سال، به سراغ ماجرای ربوده شدن حاج احمد متوسلیان میرود و فیلم «ایستاده در غبار» را روانه پرده سینماها میکند. این واکنشهای هنری در نوع خود بسیار ارزشمند و شایسته تقدیرند اما نکته قابل توجه درباره آنها این است که جملگی با تأخیری محسوس به منصه ظهور میرسند. در این میان، یک استثناء وجود دارد که این استثناء به فیلم سینمایی «اروند» مربوط میشود؛ فیلمی که در فاصله حدود 10 ماه، حماسه 175 غواص شهید را به عنوان یکی از تکاندهندهترین مقاطع تاریخ دفاع مقدس به نمایش میگذارد و مصداقی بارز برای واکنش سریع سینمایی به شمار میرود.
«اروند» نخستین بار در تاریخ چهارم اردیبهشت 1395 و در جریان برگزاری سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر نمایش داده شد؛ درحالیکه اخبار کشف پیکرهای پاک 175 غواص شهید برای اولین بار در کنفرانس خبری سردار باقرزاده مورخ 17 خرداد 1394 اعلام شد و پیکر پاک این شهدا 9 روز بعد در تاریخ 26 خرداد در میان بدرقه پرشور مردم، تشییع و به خاک سپرده شد. از این حیث به دلیل سرعت عملی که از سوی سازندگان فیلم سینمایی «اروند» به کار گرفته شد و از قضا ثمره آن فیلمی شریف، آبرومند و وفادار به اصل رخداد از کار درآمد، فیلم پوریا آذربایجانی را میتوان اثری شایسته و قابل تحسین به شمار آورد.
اینک برای تجربهکاوی ساخت این فیلم سینمایی که یکی از مهمترین مصادیق واکنش سریع در سینمای ایران به شمار میآید، به سراغ پوریا آذربایجانی کارگردان «اروند» رفتیم. این کارگردان و نویسنده جوان، متولد سال 1360 در تهران است. وی تاکنون در جشنوارههای سینمایی متعددی شرکت کرده و برنده جوایز مختلفی نیز شده است که از جمله آنها میتوان به: جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم ورشو، دیپلم افتخار جشنواره فیلم بمبئی و جایزه بهترین فیلم اول از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «روایتهای ناتمام»، برگزیده بهترین فیلمنامه در بیست و نهمین جشنواره فجر برای ساخت فیلم «عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت» و… اشاره کرد.
وی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با اشاره به نحوه و شرایط ساخت فیلم سینمایی «اروند» گفت: فارغ از هر نوع نگاه حزبی و جناحی، همواره احساس میکردم باید دین خود را به کسانی که جانشان را برای حفظ این آب و خاک فدا کردهاند، ادا کنم. قبل از اینکه تصمیم بگیرم درباره شهدای غواص فیلم بسازم دوست داشتم فیلمی در حوزه دفاع مقدس کار کنم. آدمهایی که زندگی خود را رها کردند و جلوی گلوله ایستادند، برای من بسیار قابل احتراماند. حالا فرقی نمیکند که هر کدام از این افراد چه نوع نگاه سیاسی داشتند یا به چه دین و آیینی مقید بودند. نفس وجود این افراد برای من ارزش دارد.
وی افزود: من دستیار و شاگرد مرحوم ملاقلیپور بوده، هستم و خواهم بود و همواره خود را مدیون او میدانم. از او چیزهای زیادی آموختم و حتی در «اروند» نیز به شکل کاملاً خودخواسته از «سفر به چزابه» رسول ملاقلیپور گرتهبرداری کردم؛ دلیلش هم این است که خودم را مدیون و وامدار او میدانم. اگر چیزی در سینمای حرفهای آموختهام، به واسطه همکاری با رسول ملاقلیپور است.
این کارگردان بیان کرد: «اروند» را از صمیم قلب و با تمام دلم ساختم. گاهی اوقات فیلمهایی با پروداکشنهای عظیم میبینیم که از دیدن آن حیرت میکنیم و فکر میکنیم چقدر جذاباند، اما نمیتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم؛ چراکه در این قسم فیلمها اعتقادی وجود ندارد و دلی نیست.
آذربایجانی ضمن گلایه از برخی بیمهریها ادامه داد: با فیلم «اروند» در جشنواره فیلم «مقاومت» حضور پیدا کردم اما متأسفانه با وجود آنکه «اروند» در همان سال سیمرغ بلورین بخش بینالملل جشنواره فجر را از آن خود کرده بود، در این جشنواره دیده نشد و حتی در هیچ بخشی هم کاندیدا نشد. ترجیح میدهم اگر روزی دوباره خواستم فیلم دفاع مقدسی بسازم، مانند «اروند» به آن اعتقاد داشته باشم و به این فکر نکنم که باید لزوما دوستانی از جاهای دیگر فیلمم را تحویل بگیرند.
وی تصریح کرد: ماجرای شهدای غواص عمیقا دردناک و تأثربرانگیز بود و در آن مقطع فضای جامعه را به شدت متأثر ساخت. من نیز بلافاصله پس از مواجهه با این ماجرا مصمم شدم که فیلمنامهاش را بنویسم و کار را جلوی دوربین ببرم.
این نویسنده یادآور شد: شاید اگر میخواستم برای ساخت «اروند» به بنیادها و نهادهایی که از این قسم آثار استراتژیک حمایت میکنند بروم، نمیتوانستم فیلمم را به این زودیها بسازم. حضور تهیهکننده خوبی مثل آقای داوری باعث شد که فیلم به سرعت وارد مرحله تولید شود.
وی عنوان کرد: برای تحقیق و نگارش فیلمنامه، نزد سید نورالدین عافی که یکی از سرشناسترین رزمندگان حاضر در عملیات کربلای 4 و مؤلف کتاب «نورالدین پسر ایران» است، رفتم و از توصیفات و توضیحات او بهره گرفتم.
آذربایجانی اضافه کرد: به «اروند» علاقه داشتم و فیلم را 100 در صد دلی ساختم. مجموعه عوامل سازنده «اروند» نیز بسیار همدل بودند و همه این عوامل رمز موفقیت و تحقق به موقع این واکنش سریع سینمایی بود.
آذربایجانی تصریح کرد: برای ساخت «اروند» از هیچکجا سفارش یا حمایت نگرفتم؛ بلکه کاملا خودجوش تصمیم به ساخت این فیلم گرفتم. متأسفانه همانطور که گفتم، چه در حین ساخت و چه در زمان اکران، هیچ حمایتی از فیلم نشد.
وی در پاسخ به این پرسش که چه عواملی مانع از تحقق واکنشهای سریع و بموقع سینمایی میشود، گفت: تصور میکنم ممیزیهای سلیقهای و بوروکراسیهای اداری انبوه و فزایندهای که عموما بر سر راه ساخت آثار سینمایی در کشور وجود دارد، مانع از ساخت بموقع آثار اینچنینی میشود.
این کارگردان در پایان خاطرنشان کرد: «اروند» فیلمی صادقانه است که با اعتقاد قلبی همه عوامل سازنده ساخته شده و به همه آنهایی تقدیم شده است که به جنگ تحمیلی رفتند تا ما بتوانیم در آرامش کنار هم زندگی کنیم.